اگر خدا بخواهد
نوشته شده توسط : feraghat90

   http://feraghat90.blogfa.com/ 

http://feraghat90.blogfa.com/post-1064.aspx

«ماشاءالله» و «ان شاءالله» در فرهنگ قرآن
قرآن كتاب زندگي است. آموزه هاي آن به گونه اي است كه انسان به آساني مي تواند با بهره گيري از آن به كمال شايسته خويش دست يابد.بسياري از اصطلاحات قرآني در زندگي مردم به همين علت نفوذ پيدا كرده است. مطالعه و بررسي اين اصطلاحات و ارتباط با آن، مي تواند ما را براي تحرّك بيش تر در زندگي بر پايه آموزه هاي قرآني آماده تر سازد.
اصطلاحات قرآني در فرهنگ ايراني
اين اصطلاحات در فرهنگ ايراني اسلامي ما چنان ريشه دوانده است كه نمي توان آن را از زندگي روزمره جدا ساخت. اصطلاحات در طول زمان بسيار ساده و ابتدايي مي نمايد به گونه اي كه گاه گمان مي شود كه تنها ذكري ساده و بي اراده بر زبان جاري مي شود. درحالي كه تفكّر و تدبّر در اين اصطلاحات ما را با دنيايي از مفاهيم بلند و والا روبه رو مي سازد. بازخواني اصطلاحات براي آن مهمّ است كه موجب مي شود تا با ابعاد هستي شناختي خاصّ روبه رو شويم كه در پس آنها نهفته و به جهاتي از چشم ها نهان گشته است. هنگامي كه با يكي از اين اصطلاحات با اين زاويه ديد برخورد مي كنيم ناخودآگاه خود را با فرهنگ و پشتوانه بزرگ و عظيمي روبه رو مي بينيم كه شگفت افزايي از خصايص آن است. از جمله اصطلاحاتي كه روزانه آن را به كار مي بريم، اصطلاح ماشاءالله است كه به معناي «آن چه خدا خواسته» مي باشد.هنگامي كه با چيزي شگفت روبه رو مي شويم و يا چيزي، تحسين و شگفتي و تعجب ما را برمي انگيزد ناخودآگاه اين اصطلاح را به كار مي بريم.در حقيقت با به كار بردن اين اصطلاح، اين معنا را القا مي كنيم كه اين چيز نعمت و بركتي است كه خداوند عنايت كرده و فضلي است كه به بنده اي مبذول داشته و بر وي منت نهاده است. بنابراين با ديدن چيزي كه ما را به شگفتي واداشته به اين معنا منتقل مي شويم كه اين همه از سر فضل و منت الهي است و چيزي بيرون از قدرت و خواسته و اراده و مشيّت الهي انجام نشده است.
اگر خدا بخواهد
هنگامي كه بخواهيم در آينده نزديك و يا دوركاري را انجام دهيم مي گوييم: "ان شاءالله" كه به معناي «اگر خدا بخواهد» است. اين جا با اين كه براي خود برنامه ريزي داشته و تصميم و عزم را جزم كرده ايم تا آن را انجام دهيم با اين همه بر اين باوريم كه چيزي بيرون از حكومت و قدرت و مديريّت و تدبير الهي انجام نمي شود و اين گونه نيست كه هر كاري را اگر بخواهيم انجام دهيم تنها ما به عنوان فاعل مطرح هستيم بلكه بر اين باوريم كه خداوند، جهان و همه امور آن را مديريت مي كند و بي اراده و مشيّت وي امكان ندارد كه كاري را بتوانيم انجام دهيم. اين مفهوم را ما به شكل گفتن: "ان شاءالله" بيان مي كنيم و مي گوئيم: "اگر خدا خواست" اين كار را به قطع انجام مي دهيم. اين گونه است كه وقتي مي خواهيم به سفري برويم و حتّي بليط خريداري كرده و يا ماشين را آماده كرده و مي خواهيم حركت كنيم در پاسخ شخص پرسش گر مي گوييم: ان شاءالله به سفر مي رويم. يعني اگر اراده الهي به اين تعلّق گرفته باشد، مي خواهيم اين فعل را تحقّق بدهيم. اين به معناي آن خواهد بود كه ما همواره اراده خويش را در طول اراده الهي مي يابيم و براساس اين جهان بيني حركت مي كنيم و كارهاي خود را سامان مي دهيم.قرآن در آيات 23 و 24 سوره كهف از پيامبر مي خواهد كه هرگاه خواستي كاري را انجام دهي، بگو: ان شاءالله اين كار را انجام مي دهم؛

"لا تقولنّ لشي انّي فاعل ذلك غدا الّا ان يشاءالله"

هرگاه خواستي كاري را در فردايي انجام دهي نگو كه اين كار را انجام مي دهم مگر آن كه بگويي اگر خدا خواست.

محمدرضا رباني

چند شعر آييني

دجالان بدآهنگ

بسم رب النّور
بسم رب العشق
بسم رب الهادي المهدي
آن كه شعر و هرچه موسيقي ست
نذر درگاهش
آن كه پاكان هنر در پاي او سجاده افكندند
بسم رب العشق
آن كه حافظ ها و سعدي ها
عشق او و آل او را بر زبان دارند
بسم رب الهادي المهدي
صاحب عصري كه عالم وامدار اوست
گرچه دجالان بدآهنگ
گرچه شيطان هاي بد تركيب
داردار و واق واق خويش را آواز مي گويند
اين نه موسيقي ست
اين نه شعر و نه ترانه
اين همه فحش است
اين فضيحت نامه ي صهيون و آمريكاست
بچه هاي نطفه هايي از لجن روييده در مرداب
كارگردان
استخواني پرت خواهد كرد
پيش دم جنباني چلپاسه اي بدبو
آن دو حرف اول در انزلي افتاده
آن خنزير
آن دل هرجايي يابو
مزد وق وق كردن سگهاي بي اصل و نسب اين است
مزد سگدوخواني اين از شغالان بدصداتر
مزد اين چندين دهان بي چاك
استخواني
مزد اين مزدورهاي مست عياشش
فكر چندين جايزه از دست خام چند خاخام اند
جايزه در راستاي فكرهايي از جنابت تا جنايت پر
جايزه در راستاي گنده گويي ها و چيزي از همين هايي كه مي دانيد و مي دانند
پولهاي هرزه سهم حنجر بدبوي فحاشش
مرتدند اينان نه يك تن شان
مرتد اول همين بالاترين با بچه هاي تخس بي مادر
با همان اصحاب يك پاشان به اسرائيل
با همان مسئول كلاشش
مرتد دوم
كارگردان چنين آهنگ بد آهنگ
مرتد سوم همين خفاش عياشش ...
مانده آن سو مادري چشم انتظار راه
انزلي شرمنده ي شاهين...
نه ، خفاشش!

عليرضا قزوه

نستعليق

درخت پاك
دارد شاخه در افلاك و ريشه
در عميق خاك...
چه طوفان ها
كه در اين دشت
بر اين تكدرخت پرشكوه سايه ور
بگذشت و برپاي است!
خدا را شكر
خاك پاي حيدر بوده اند آيينه هاي ما
پر است از عشق ايران سينه هاي ما

خدا را شكر
راه ما
طريق تيره و تار رياكاران صوفي نيست
عبارات و اشاراتي كه ما داريم
غريب و گنگ همچون نكته هاي نقطوي
يا جمله هاي بي سرانجام حروفي نيست
خدا را شكر
خط روشن ما
خط نستعليق ايراني ست
كوفي نيست!

محمدرضا تركي
 

چند رباعي آييني

(1)
چون خون خدا بيا مسلمان باشيم
يا حداقل شبيه سلمان باشيم
مولا سگ آستان نمي خواهد مرد!
او كرده قيام، تا كه انسان باشيم
(2)
اي مرثيه خوان! گزافه گفتن كفرست
با لهجه ي دين، خرافه گفتن كفرست
اسلام دو نور عترت و قرآن است
جز اين، سخني اضافه گفتن كفرست
(3)
سخت است كه قبله گاه دل ها باشي
در هر نفسي، ذكر زبان ها باشي
با اين همه، هيچ كس تو را نشناسد
مشهور و غريب، مثل زهرا باشي!

 رضا اسماعيلي

 





:: بازدید از این مطلب : 118
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 ارديبهشت 1386 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: